رئیس سازمان سینمایی در گام اول با بازگشایی خانه سینما توانست امید را به اهالی سینما بازگرداند. هر چند برای ادامه کار خانه سینما و انتخاب هیأت مدیره جدید همچنان چالشهایی به چشم میخورد که گرچه حاصل مدیریت قبلی سینما ست ولی ممکن است دود آن به چشم مدیریت فعلی برود. یکی دیگر از مشکلات سینما در سالهای اخیر افزایش تصدیگری دولت در این حوزه بوده است. در سالهایی که بخش خصوصی بهشدت دچار آسیب شد و به حاشیه رفت، دولت حضور پررنگی در تولیدات سینمایی داشت؛ اتفاقی که بستر رانتخواری را فراهمتر از گذشته کرد. همچنین به سبب پروسه معیوب و پر ایراد سازمان سینمایی گذشته، آنچه از میلیاردها تومان هزینه برای سینمای ایران باقیمانده جز چند استثنا، تعدادی فیلم بیکیفیت و بیمخاطب است. در حوزه اکران نیز به سبب دخالتهای غیرمسئولانه شاهد آشفتگی بودهایم که سروسامان دادن به آن میباید در دستور کار مدیریت سینما قرار گیرد؛ هر چند نه اختلافهای سینماگران یک شبه پایان میپذیرد، نه روند تولیدات بهسرعت میتواند تصحیح شود و نه در حوزه اکران با توجه به عدم تناسب تعداد سالنها با تولیدات سینمایی، میشود انتظار معجزه داشت. با این همه اهالی سینما توقع دارند در دولت تدبیر و امید، گامهای درستی برای رفع مشکلات سینما برداشته شود. سینمای ایران سالهاست از نگاه پدرانه مدیرانش محروم بوده و اگر ایوبی چنانکه خودش وعده داده با این نگاه مدیریت کند، میتوان به روزهای روشن سینما امیدوار بود.
با روی کار آمدن مدیران سینمایی دولت یازدهم، اهالی و علاقهمندان به سینما امید آن دارند که وضعیت آشفته و نگرانکننده این هنر، سامان یابد و سینما بتواند به جایگاهی بالاتر از آنچه در اواخر دهه60 و دهه70 بهدست آورده بود، برسد؛ چه در داخل و چه خارج از کشور. در این بین آنچه بیش از هر چیز دیگر اهمیت دارد بررسی مشکلات و آسیبشناسی آنهاست تا در گام اول به اموری که ضروریتر و در اولویتند رسیدگی شود و پس از آنکه بنای لرزان و نیمه ویران سینما استحکام خود را بازیافت، برنامهریزیهای دیگری را برای پیشرفت و توسعه این هنر در مرزهای داخلی و خارجی انجام دهد.
با توجه به وضعیتی که این روزها سینما دارد، یقینا پیدا کردن این اولویتها کار راحتی نیست چراکه ممکن است با توجه به نیازها، دیدگاهها و دغدغههای هر کدام از هنرمندان، این موضوع تعریف جداگانهای داشته باشد، به همین منظور بر آن شدیم تا نظر 2نفر از کارگردانان، تهیهکنندگان و نویسندگان سینما را درخصوص مسائل و رسیدگی به مشکلاتی که میتواند در اولویت کاری مدیران سینمایی قرار گیرد، جویا شویم تا براساس آن بتوانیم به اشتراکاتی در این مقوله برسیم. سعید ابراهیمیفر، یکی از کارگردانان سینمای ایران است که بهخاطر شرایط موجود در چند سال گذشته نتوانسته اثری را که برایش قابلقبول باشد تولید کند. وی درباره وضعیت سینمای ایران در چند سال اخیر گفت: سینمای ایران در چند سال گذشته بهخصوص در 2 سال اخیر، از مدیریت غلط بسیار لطمه دیده و همه ما منتظریم سینما از این وضعیت نجات پیدا کند. ابراهیمیفر اولویتهایی را که باید برای نجات سینما از بحران فعلی درنظر گرفت به 2 دسته کلان و مقطعی تقسیم کرد و یادآور شد: در بخش اولویتهای کلان باید فکر عاجلی برای سالنهای سینما شود زیرا سالنهای ما در حال حاضر به لحاظ کمیت کافی نیستند و از لحاظ کیفیت نیز زیر استاندارد قرار دارند و به همین دلیل یکی از اولویتهای ما باید رسیدگی به وضعیت سالنهای سینما باشد. این مسئله از بعد دیگری هم اهمیت دارد زیرا چنانچه مشکلات و موانع سرراه تولید فیلم برطرف و جلوی رانتخواری و ریختوپاشهای عدهای گرفته شود و عدالتی بهوجود آید که همه بتوانند از امکانات مساوی بهرهمند شوند و به گفته یکی از دوستان در سال 100فیلم قابلقبول هم ساخته شود، در این صورت به سالنهای استاندارد و کافی نیاز داریم تا بتوانیم آثار را نمایش دهیم (این را درنظر داشته باشیم که ما فرض را بر این گذاشتهایم که نیروهای متخصص بدنه سینمای ما میتوانند این تعداد فیلم را با کیفیت مناسب در سال تولید کنند) اما تصور کنید اگر این تعداد فیلم در سینما ساخته شود ولی فرصت اکران مناسب نداشته باشد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
بودجه باید عادلانه تقسیم شود
ابراهیمیفر در ادامه به تولید فیلمهایی با صرف هزینههای میلیاردی اشاره کرد و گفت: اگر ما از قبل فکری برای اکران مناسب فیلمی که چند میلیارد تومان هزینه برای ساختش انجام دادهایم، نکنیم و ندانیم در چند سینما و با چه شرایطی باید به نمایش درآید تا حداقل هزینه ساخت خود را بهدست آورد، میدانید چه وضعیتی پیش میآید؟ این فیلمها اگر هم اکران شوند به لحاظ هزینه سنگینی که برایشان شده، شکست میخورند و آن پول هم به هدر رفته است. درحالیکه میتوان همان مقدار هزینه را به جای آنکه صرف ساخت 3-4 فیلم کنیم(که توجیه اقتصادی هم ندارد) بهطور عادلانه به فیلمهای خیلی بیشتری اختصاص دهیم زیرا واقعیت این است که سینمای ما وابسته به بودجه دولتی است و اگر قرار باشد این بودجه مدبرانه و دلسوزانه تقسیم شود باید به آثار زیادی تعلق گیرد نه اینکه در انحصار آثار محدودی واقع شود. این اقدامات مقطعی میتواند کمک بزرگی برای سینما بهشمار رود.
وی در پایان توضیحات خود اظهار کرد: بعد از اینکه به این امور رسیدگی شد باید وارد بخش بینالمللی شویم. اگر آثار ما بتوانند به لحاظ کیفی ارتقا پیدا کنند و اکران خوبی در داخل و خارج کشور داشته باشند، میتوانند به بهبود وضعیت اقتصادی سینما هم کمک کنند. واقعیت این است که سینمای ایران چند سالی میشود که جایش در بازارهای بینالمللی خالی است، بنابراین بعد از انجام این کارها باید تلاش کنیم تا با تولید آثار قابل اعتنا، به جایگاه سینمای ایران در این بازارها دوباره اعتبار بخشیم.
صنوف سینمایی اولویت دارند
در ادامه این گزارش صحبتی نیز با ابوالحسن داوودی داشتیم و نظر او را درخصوص مسائلی که باید در اولویت کاری مدیران سینمایی وقت قرار گیرند، جویا شدیم. داوودی که در کارنامه کاری خود علاوه بر فعالیت کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی، تجربهای نیز درخصوص صنوف سینمایی دارد و از فعالان این بخش است، درباره مسائل حائز اهمیتی که باید مورد بررسی قرار گیرند، معتقد است: آنچه در اولویت است و باید مورد بررسی قرار گیرد، آسیبشناسی شرایطی است که سینما در آن بهسر میبرد و مهمترین آن، مسائل مربوط به صنوف سینمایی است. متأسفانه در 2سال اخیر این تشکیلات توسط مدیریت دولتی بههم ریخته و تبدیل به زمین سوختهای شده است که از حالا به بعد شاهد تأثیراتش بر حوزه سینما خواهیم بود. واقعیت این است که اختلاف سلیقه بین سینماگران در تمامی دنیا وجود دارد و امری طبیعی است اما کاری که مدیریت دولتی در 2 سال گذشته انجام داد، باعث شد که این اختلاف نظرها تبدیل به دعوای گروهی و پس از آن کشمکشهای فردی میان اهالی سینما شود و کار را به جایی برساند که افراد روبهروی هم قرار گیرند و توان یکدیگر را خنثی کنند.
وی همچنین یادآور شد: تمام کشورهای دنیا که صاحب سینما هستند، صنف و سندیکا دارند اما ما در این بیست و چند سالی که اصناف در ایران شکل گرفتهاند، بهمعنای واقعی صنف نداشتهایم و بهخاطر عدمتعریف درست، سینما دچار مشکل شده است، به همین دلیل نیز آنچه در وهله اول باید بهجد مورد توجه قرار گیرد، بررسی آسیبی است که عدمشکلگیری صحیح تشکیلات صنفی به سینمای ایران وارد کرده است. اصنافی که در ابتدای کار تشکیل شدند، شکل دستوری داشتند و در دوره آقایان انوار و بهشتی آغاز بهکار کردند و دلیلش هم این بود که آن افراد نمیخواستند پس از رفتنشان، کارهایی که برای سینما انجام داده بودند از بین برود و برای حفظ آن اقدامات، به شکل دستوری این کار را کردند و همین اقدام نیز باعث شد مجموعه اصناف به طرزی که امروز میبینید بتواند شکل بگیرد و به فعالیتش ادامه دهد. اما اتفاقی که پس از آن رخ داد این بود که تشکیلات صنفی بهدرستی برای منافع مشترک در سینمای ما شکل نگرفتند و این ناهنجاری به شکل یک بیماری خفیف با آنها جلو آمد تا اینکه در 2سال گذشته، با نگاه نابودکننده و پراشکالی که مدیریت دولتی به سینما داشت و رفتارهای عامدانهای که در به نابودی کشاندن سینما انجام داد، تیر خلاص را به صنف و تشکیلات صنفی سینمایی وارد کرد. در جمعبندی این صحبتها باید بگویم که ما در حال حاضر با مجموعهای روبهرو هستیم که در شرایط معمولی و با این روند، امیدی به نجات آن وجود ندارد و نیاز است با استفاده از تجربیات سیوچند ساله سینمای پس از انقلاب ایران، کاری کنیم تا این دعواها و کشمکشها برای همیشه از سینما برود و راهکار آن هم این است که اصناف را بر مبنای درستشان تشکیل داده و اجازه دهیم بنا بر قاعده و بدون نگرانی و محافظهکاریهای سیاسی کارشان را ادامه دهند. اگر غیر از این باشد و بخواهیم به شکلی که در گذشته مرسوم بوده با دادن مسکن یا تغییر شکل ظاهری، اصناف را در کنار هم جمع کنیم، اختلافات و اشکالات برطرف نمیشود. ما به یک درمان کلی برای حل مشکل سینما نیاز داریم.
تشکیلات سینما در منافع رو دررو از هم جدا شوند
داوودی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه پاشنه آشیل یا چشم اسفندیار سینمای ایران تشکیلات صنفی است، اظهار کرد: محافظهکاریهای داخل سینما مانع پرداخت درست به وضعیت تشکیلات صنفی میشود. یک گروه از اصناف شکل کارفرمایی دارند که شامل تهیهکنندگان میشوند و گروه دیگر که شامل بقیه گروههای فعال در سینما- غیراز کارگردانان و نویسندگان که هم شکل کارفرمایی و هم کارگزاری دارند- میشود، شکل کارگزاری دارند و جمع کردن این دو گروه کارفرمایی و کارگزاری ممکن نیست چراکه منافع آنها متضاد است و تنها در موارد ملی و منافع کلان میتوانند با هم وجه اشتراک داشته باشند. براساس تجربه چهارسالهای که من از برعهده داشتن مسئولیت صنفی بهدست آوردم، متوجه شدم این صنفها در اغلب موارد مقابل یکدیگر قرار دارند.
وی در پایان افزود: بر همین اساس فکر میکنم در قدم اول باید تشکیلات کارفرمایی و کارگزاری سینمای ایران در منافع رو در رو از هم جدا شوند و فقط در منافع کلان و ملی و مواردی که بحث منافع ریشهای سینما در میان است، کنار هم قرار گیرند تا صنوف بتوانند پا بگیرند و مشکلات برطرف شود.